همنفس
سالهــــــــــا دویده ام با قلبـــــــــی معلق و پایـــی در هــــوا دیگــــر طــاقت رویاهــــایم تمــــــــــام شده است دلــــــــــم رسیدن می خواهــــــد . . .
دل را ز شرار عشق سوزاند علی یک عمر غریب شهر خود ماند علی وقتی که شکافت فرق او در محراب گفتند مگر نماز می خواند علی --چون نامه ی جرم ما به هم پیچیدند بردند دیوان عمل سنجیدند بیش از همگان گناه ما بود ولی ما را به محبت علی بخشیدند التماس دعا
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |