همنفس

سالهــــــــــا دویده ام با قلبـــــــــی معلق و پایـــی در هــــوا دیگــــر طــاقت رویاهــــایم تمــــــــــام شده است دلــــــــــم رسیدن می خواهــــــد . . .












چه دشوار است انسان وار زیستن
در سرزمین مترسک ها
آنجا که با نگاهی به نام عشق
فریبت می دهند و
با دروغی به نام محبت دشنام.

 

نوشته شده در سه شنبه 29 فروردين 1391برچسب:,ساعت 13:49 توسط ریحانه| |

مگذار گذشت در دلت گم بشود
مجذوب طلسم سیب و گندم بشود
مگذار که زندگی به این شیرینی
قربانی یک سوء تفاهم بشود
مجنون گر ز آتش لیلی سرخ است
یا لاله اگر به هر دلیلی سرخ است
شرح دل ما حیف است که پنهان باشد
این صورت ما به ضرب سیلی سرخ است...

نوشته شده در دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:,ساعت 16:47 توسط ریحانه| |

کسی که روزی برای ماندنت دست به دعا برداشته بود ،امروز برای رفتنت نذر کرده است.!!!

نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:,ساعت 15:9 توسط ریحانه| |

دانلود اهنگ بسیار زیبای لیلی از سینا حجازی با دو کیفیت

 

Mp3 128

دانلود

Mp3 320

دانلود


متن آهنگ:


یه روزی دنیا خوب بود و اروم بود
واسه زندگی همه چی اسون بود
هرکی کارشو میکرد حالشو میبرد
تکلیف روزاش معلوم بود
یکی اومد گفت حالش بده
قلبشو انگاری توفان زده

یکیو میخواد اسمش لیلیه

اره درسته  مجنون بود

داد میزد میگفت حالش بده

اخه اگه لیلی جوابش رو نده

میمیره و داغون میشه همه گفتن

پاشو مثل مرد اینکارا بده

زیره لب میگفت لیلی

اگه نداشت به من هیچ میلی

ظرفمو شیکوند آخه چرا؟ظرف منو

ای وای لیلی،اخ لیلی


ای لیلی،ای لیلی لیلی ....(8بار میگه)

 

از اون روزا گذشت و مجنون غم کشید

از اون گذشت و نوبت به من رسید

هی ترسیدم اخرم اومد

بلای لیلی سرم اومد

با خودم میگفتم مجنون کجا من کجا

عشق بازیه بابا من کجا زن کجا

هی من کردم سرم اومد

ریغه رحمت تا اخرم اومد

این سری لیلی با گونه های پروتزی

با بوی عطرو کلمات فانتزی

منه احمقم مجنون و شیدا

واسه عشقش مور مورو گز گزی

هرچی میگفت میگفتم الهی جونم بشی

با خودش می گفت بذار دیوونم بشی

یکاری کنم ربتو یاد کنی

بفهمی لیلی کیه بری فریاد کنی

تا دنیا دنیاست لیلی همینه

مجنون بزرگ ترین احمق زمینه

لیلیه منم رفت این قصه تکرار شد

الهی این لیلی خیر نبینه


ای لیلی،ای لیلی لیلی ....(8بار میگه)

 

 

نوشته شده در شنبه 19 فروردين 1391برچسب:,ساعت 16:2 توسط ریحانه| |

.

باز باران٬ با ترانه میخورد بر بام خانه
خانه ام کو؟ خانه ات کو؟ آن دل دیوانه ات کو؟


روزهای کودکی کو؟ فصل خوب سادگی کو؟
یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین؟
پس چه شد دیگر٬ کجا رفت؟
خاطرات خوب و رنگین...


در پس آن کوی بن بست در دل تو٬ آرزو هست؟
کودک خوشحال دیروز ،غرق در غمهای امروز
یاد باران رفته از یاد ،آرزوها رفته بر باد...


باز باران٬ باز باران میخورد بر بام خانه
بی ترانه ٬بی بهانه، شایدم گم کرده خانه !



دیدى اى دل عاقبت زخمت زدند
گفته بودم مردم این شهر بــــدند

دیدى اى دل ساقه ى جانت شكست
آن عـــزیزت عـهد و پیمــانت شكست

دیدى اى دل در جهان یك یار نیست
هیچكس در زندگى غمخوار نیست
نو بهار عـــمر را دیدى چه شــد؟
زندگى را هیچ فهمیدى چه شد؟؟؟

دیدى اى دل دوستیها بى بهاست
   
كــمترین چیزى كه میابى وفــــــاست

اى دل اینجا باید از خود گم شوى
   
عــاقبت همـــــرنگ این مردم شوى . .

 

نوشته شده در سه شنبه 15 فروردين 1391برچسب:,ساعت 18:1 توسط ریحانه| |



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت